برگرفته از medjai.anzaliblog.com
از دو سال پیش که پخش سریال تاریخی افسانه جومونگ از شبکه سه شروع شده،پرببینده ترین سریال در ایران محسوب میشه.اما باید توجه داشت چیزی که این سریال رو جذاب کرده،سواره نظام زره پوش (هان) و ساختن شمشیرهای مقاوم توسط موپال مو(رئیس آهنگرهای جومونگ)،تیراندازی جومونگ از هر طرف حتی با سه تیر(که دروغی بیش نیست) است.
بدبختانه عدم شناخت نسل امروز نسبت به تاریخ باشکوه ایران باعث شده است که بسیاری از داشته های خویش را در دستان دیگران ببینیم و لذت هم ببریم !
در سریال افسانه جومونگ،سربازان هان دارای سواره نظام زره پوشی اند که تیرهای دیگر کشورها به اونا نفوذ نمی کنن.
در تاریخ جهان،همه ی اسناد تاریخی که به دست اومده نشون میده که سواره نظام زره پوش تا اغاز قرون وسطی فقط مخصوص ایرانیان بوده و تا اون زمان در دنیا هیچ کشوری نتونسته بود اونارو بسازه.در قرون وسطی اروپاییان از طرز ساختش آگاه شدن و شوالیه ها از این زره استفاده می کردن.جالب اینکه در ایران به این سواره نظام ها،سواره نظام زره پوش می گفتن و در بقیه جاها سواره نظام آهنین.نامی که دقیقا بر سواره نظام کشور(هان) نهاده شده.
فکر می کنم چون هان با اشکانیان همسایه بود زره های ایرانیان اولین بار بود که در جهان اختراع شده بودند،کره ای ها اومدن تحقیق کردن و میراث همسایه ی هان یعنی ایران رو دزدیده اند.
در تاریخ جهان باستان،ساخت اولین شمشیرهای فولادی به دست ایرانیان در زمان سلسله ی اشکانیان انجام شد؛در حالی که در سریال جومونگ ساخت شمشیرها اول به دست هان ها و بعد توسط گوگوریو انجام میشه.در حالی تا پایان سلسله ی اشکانیان هیچ کشوری در جهان نتونسته بود شمشیری نظیر اون رو بسازه.بعد از اشکانیان،یعنی در زمان ساسانیان،شمشیرهای پیشرفته تری نسبت به شمشیرهای دوره ی اشکانیان ساخته شد که در دنیا نظیر نداشتند و عامل پیروزی ایرانیان در جنگ ها با دشمنانشان بخصوص رومیان بود.
دوستان همه ی این چیزهایی که گفتم نوشته ی خود ایرانیان نیست،بلکه این اسناد از نوشته های مورخان معتبر رومی مثل پلوتارک و ... اقتباس شده.در ادامه چندتا از این نوشته هارو مطرح می کنم.
در تاریخ جهان باستان هیچ کشوری مثل تیراندازان دوره ی اشکانی ،تیراندازان ماهری نداشتند.تیراندازان دوره ی اشکانی که سوارکانی چابک هم بودند،در جنگ ها به شیوه ی جنگ و گریز وارد میدان می شدند و از همه طرف به سپاهیان دشمن حمله ور می شدند.اما این سواره نظام سبک اسلحه هرگز با دشمن از نزدیک درگیر نمی شدند و به هنگام نزدیکی سربازان دشمن از آن ها دور می شدن و سربازان دشمن که فکر می کردند دارن فرار می کنند،دست به تعقیبشان می زدن؛اما چون این سوارکاران به هر طرف پخش می شدند،به هنگام فرار موجب پراکنده شدن و از هم پاشیدن سپاه دشمن می شدند و مهم ترین ویژگی که موجب میشد دشمن شکست بخورد تیراندازی از پشت بود که سربازان کشورهای دیگر بخصوص رومی های قدرتمند و مغرور،تجربه ی اون رو نداشتند.
از جومونگ می گذریم،میریم سراغ سریال امپراتور بادها(جومونگ 2).وقتی جومونگ گوگوریو رو تاسیس کرد،نسل های جومونگ به مدت 700 سال بر کره فرمانروایی می کردند.کره ای ها هم حالا دارن سریال های این سلسله رو می سازند که تا الان سه سریالشو تموم کردن.(جومونگ 1 و 2 و 3)
عزیزانی که سریال امپراتور بادهارو دیدن،خودشون می دونن وقتی جنگ بین بویو و گوگوریو در زمان شاه یوری (پسر جومونگ) شروع میشه،شاه تسو،شاه بویو، سلاح جنگی میسازه که عامل پیروزیش در جنگ اول میشه.این سلاح همان ارابه جنگیه که شاه تسو افتخار اختراع اونو به مردم بویو می دونه.این کره ای ها برای اینکه به (دروغ) نشون بدن که تمدن پیشرفته ای نسبت به سایر ملل دارن،بارها به تاریخ و میراث ایرانیان دستبرد زده اند.مثلا در سریال جواهری در قصر همان طوری که سریال نشون میده یانگوم اولین سزارین رو انجام میده.در حالی که 16 قرن قبل از یانگوم،این عمل رو در ایران انجام می دادن.
برمی گردیم به سریال امپراتور بادها.وقتی این ارابه ها ساخته میشن مهم ترین قسمت سریال یعنی جنگ با گوگوریو که منجر به شکستش میشه،شروع می شود
سلسله ی هخامنشیان حدود 5 قرن!!!! قبل از گوگوریو در ایران حکومت می کرد.در اون زمان کوروش کبیر که مشغول جنگ با دشمنان ایران بود،در بیشتر جنگ هاش پیروز میشد.عاملی که موجب برتری ایرانیان بود،ساخت ارابه های جنگی داس دار،گردونه ها و سپاهیان فیل سوار (که موجب ترس و وحشت دشمنان میشد)بود. ارابه های جنگی رو در جهان اولین بار در زمان کوروش ساختن که در هنگام جنگ سپاهیان دشمن رو تارومار می کردند و صفوف دشمن رو بهم می ریختند.این ارابه ها چرخ های محکمی داشتن که در دو انتهای محور چرخها دو داس آهنی به پهنای دو «ارش» رو به پایین و درست در زیر آنها دو داس دیگر رو به بالا نصب کرده بودند که در موقع تاخت ارابهها این داسها به هر چیزی که برمیخوردند از هم میشکافتند.این ارابه ها چنان وحشتی در جنگ برای دشمن ایجاد می کرد که تعداد زیادی از ابتدای جنگ فرار می کردند.داس های این ارابه ها چنان تیز بودند که به هنگام برخورد با سر سربازان،سرشان از بدنشان جدا می کرد و به علت تیزی بسیار این داس ها،سربازان حتی فرصت نمی کردن چشم هایشان را ببندن و چشم های اونا باز می ماند.
برمی گردیم به سواره نظام زره پوش.اسناد تاریخی در مورد ساخت این زره ها نخستین بار در جنگ کارهه (حران) توسط رومی ها نوشته شد.در ادامه به جنگ حران می پردازیم .
در 16 اردیبهشت سال 53 قبل از میلاد،در زمان پادشاهی ارد دوم،دو سپاه ایران و روم در کارهه رودرروی یکدیگر گرفتند.
امپراتوری روم در آن زمان توسط سه فر ادره می شد:پومپه،ژولیوس سزار و کراسوس.هر یک از افراد مذکور در جنگ های بسیاری با دشمنان روم پیروز شده بودند و روم را بین خود تقسیم کرده بودند.رومیان که بعد از این جنگ ها به خود مغرور شده بودند و فکر میکردند در دنیا همتایی ندارند،با 43000 نفر دست به حمله به ایران زدند.ارد پادشاه ایران،سورنا فرمانده دلیر ایرانی رو با 10000 نفر به مقابله با کراسوس فرستاد.دوستان رقم ها رو مقایسه کنید 10000 نفر در مقابل 43000 نفر.از 10000 سرباز ایرانی 9000 نفر سوارکار بودند.
در ابتدا ایران نماینده ای نزد کراسوس فرستاد تا از جنگ دست بردارد .اما کراسوس با غرور جواب داد:پاسخ پادشاه ایران رو در سلوکیه پاسخ خواهم داد. سفیر و نماینده سورنا پس از این سخن کراسوس تبسم کرد و کف دست خود را به کراسوس نشان داده و گفت: هرگاه روی این کف دست ممکن است مو در آید، شما نیز به شهر سلوکیه میتوانید داخل شوید و جواب پادشاه ایران را بدهید.
بعد از این ارد وارد ارمنستان شد و اونو فتح کرد.اما سپاه ایران کراسوس رو با جنگ های چریکی به حران کشاند.
بالاخره جنگ اصلی در حران شروع شد.کراسوس بلافاصله دستور تشکیل تستودو(دژهای انسانی مربع شکل) به سربازانش داد.ایرانیان طبل های جدیدی ساخته بودند و درون آن ریگ هایی گذاشته بودند که موجب رمیدن اسب های رومیان میشد.در این لحظه سواره نظام سبک اسلحه (تیراندازان) وارد میدان جنگ شدند.این سواره نظام کمان های بزرگ جدیدی داشتند که هم برد بیشتری داشتند و هم با اونا می تونستند پاهای سربازان پیاده نظام رومی رو که تستودو تشکیل داده بودند هدف گرفته و زخمی کنند.پس از کمی جنگ رومی ها با این تیرها محاصره شدند و سواره نظام زره پوش که سلاح های رومیان و تیرهای اونا به زره ها اثر نمی کرد،موجب کشته شدن بسیاری از رومی ها شد.سواره نظام سبک اسلحه که به طور پراکنده و نامنظم می جنگیدند بسیاری از رومیان رو به خاک افکندند و وقتی سواره نظام رومیان به دنبال اونا می اومد،این سرباز ها پراکنده شده و موجب از هم پاشیدن سپاه رومیان می شدند.در این جنگ این تیراندازان حتی می تونستند به هنگام فرار از عقب هدف بگیرند و رومی هارو بکشند؛و وقتی تیرها تموم میشد فورا به عقب برمی گشتند،تیر برمی داشتند و دوباره به جنگ برمی گشتند.این تیرها به همراه آب و غذا برای سربازان توسط شترها آورده میشد.ولی چون رومیها تدارکاتی نداشتند،تشنگی بر اونا غلبه کرده بود.سربازان ایرانی با تاکتیک خاصی عوض میشدند تا سربازان خسته استراحت کنند و بعد از استراحت دوباره به جنگ برمی گشتند.
کراسوس که دید ایانیان تیرهایشان تموم شدنی نیست و هرگز خسته نخواهند شد،پسرش رو برای شکست محاصره فرستاد که سپاه پسرش بلافاصله به وسیله ی سواره نظام زره پوش و تیراندازان نابود شد و پسرش هم کشته شد.سر پسرش رو بریدند و بر نیزه زدند تا رومی ها ببینند.بعد از این نماینده ی سورنا و بعد خودش به چادر کراسوس اومد و از او خواست که صلح کند.کراسوس از سورنا یه اسب خواست و سورنا یک اسب مخصوص به او داد.بعد کراسوس با سورنا روانه اردوی ایران شد تا باهم مذاکره کنند.اما رومیان خیال کردند که می خواهند کراسوس رو اسیر کنند و یکی از سرداران رومی چند نفر از ایرانیان رو کشت که جنگ کوچکی درگرفت و کراسوس در این نبرد کشته شد.
در این جنگ 20000 از رومی ها کشته شدند و 10000 نفر اسیر و 4000 نفر زخمی شدند و تعداد کمتر از 5000 نفر موفق به فرار شدند.در حالی که تلفات ایرانیان بسیار اندک بود و می توان گفت که تلفاتی نداشتند.