سلامی دوباره به تمامی دوستانی که قدم رنجه فرمودن و کلبه ما رو مزین به کلیک های قشنگشون کردن .
یه چند وقتیه به این نتیجه رسیدم بهترین الگو برای آدم شدن ما آدما (!) همین طبیعت که خدای عزیز برامون تدارک دیده .
این الگو هم زنده است , هم گویا و روشن و ساده . فقط دو تا چشم بینا میخواد که بتونی ببینیشو از نکات بزرگی که به چشم من و تو کوچیک میاد درس بگیری . (انقدر کوچیک میاد که اصلا دیده نمیشه)
می خوام تو این (مطلب)(قابل توجه انفجار) به چند بند از درس طبیعت اشاره کنم که شاید مورد توجه شما عزیزان واقع بشه .
از همین شب و روز که عیانتر از همه چیز تو دنیاست شروع میکنم تا ببینیم چقدر درس میشه از همین پدیده گرفت .
شب و روز یا بهتر بگم ماه و خورشید شاید الگوی وظیفه شناسی باشن . اونا همیشه بدون حتی یک ثانیه تاخیر سر کارشون میان و سر ساعت هم شیفتشونو عوض می کنن . به نظر شما اگه اونا هم بخوان مثل ما از کارشون دزدی کنن و هر موقع که میخوان بیان و هر وقت عشقشون بکشه برن , چه بلایی سر آدما میاد ؟
حالا اگه ما مثل اونا وظیفه شناس باشیم چی ؟
(قابل توجه مهران و سالار )
بعد از شب و روز نوبت به استاد عزیز (آقای/خانم) درخت می رسه .
شاید همه با شنیدن اسم درخت یاد مهربونی و عطوفت درخت می افتیم . ولی درس امروز درخت مهربونی نیست . بیاید با هم یه نیم نگاهی به زندگی جناب درخت بندازیم , تو بهار شکوفه میده و اوج طراوت رو به زندگی تقدیم میکنه , تو تابستون هم با یال و کوپالش توی مزرعه فرمانروایی میکنه , ولی تو پاییز کم کم به روزای سخت زندگیش نزدیک میشه و تو زمستون همه داراییشو از دست میده , و به جای برگ , برف نصیبش میشه .
اگر ما آدما یه همچین زندگینامه ای داشتیم احتمالا خود کشی آخرین تصمیممون بود , چون اصلا طاقت از عرش به فرش اومدنو نداریم .
ولی درخت چی ؟
اون بازم از نو شروع میکنه و باز هم حاکم مزرعه میشه . درخت تا آخر الزمان هم نا امید نمیشه .
آره , درخت درسای زیادی بهمون میده , اول از همه صبر , دوم استقامت و سوم امید و عدم یاس تو وجودش . زنده باد درخت , الحق که پادشاه طبیعت خودتی .
پس بیاید این درس درخت رو سر لوحه زندگیمون قرار بدیم , زندگی واقعا قشنگ میشه .
این درس از درخت منو یاد آیات ۵و۶ سوره ی مبارکه ی الشرح میندازه که اشاره به همراهی سختی و آسانی داره .
بعد از درخت نوبت به چمن میرسه .
به نظر شما چه درسی قشنگتر از اتحاد میشه از چمن گرفت . چمنها تا وقتی تنها هستن هیچ قشنگییو رو نمیتونن به مزرعه بدن , ولی وقتی در کنار هم و متحد می ایستن زیبایی متحیر کننده ای ایجاد میکنن که هر سر درد گرفته ای رو آروم میکنن .
آفرین به همدلی چمن ها . ای کاش ما آدما هم انقدر همدل بودیم و هدف والی هممون یکی بود .
حالا اگه نوبتی هم باشه نوبت کسی نیست , جز گل زیبای آفتابگردون .
روی گل آفتابگردون در روز مثل چشمای یه عاشق همواره معشوقشو دنبال میکنه , و وقتی خورشید به سمت افق میره , سرشو میندازه پایین و تا فرداش که خورشید بالا بیاد , آسمونو نگاه نمیکنه . به این هم توجه کنید که ستاره ها تا صبح براش چشمک میندازن ولی آفتابگردون هرگز به اونها توجهی نمیکنه .
بله درسته , گل آفتابگردون سزاوارترین فرد برای نوبل وفاداری است .
بیاید همه مثل گل آفتابگردون عاشق باشیم که به قول یکی از دوستان , عاشقی شرطی است برای آدمی .
و اگه به کسی دست برادری میدیم تا آخرش پاش بمونیم . (قابل توجه بعضیا(خیلی ها))
تا به حال به رودخونه ها توجه کردید ؟ به نظر شما چرا همشون در آخر به دریا یا بهتر بگم هدفشون میرسن ؟
به نظر شما این به خاطر زندگیه هدفمندشون نیست ؟
اونها همیشه تو راه درست قدم میزارن , و هیچ وقت به بیراهه نمیرن .
امیدوارم بتونم مثل اونها باشم تا منم به اهدافم تو زندگی برسم . (قابل توجه خودم)
حالا بیاید به طبیعت اطرافمون یه نگاهی بندازیم . چه چیز نظرتون رو برای الگو برداری جلب میکنه؟
آسمان ؟ دریا ؟ جنگل ؟ آب ؟ خاک؟
من از این قضیه به یه نتیجه ی بزرگ رسیدم . که خلقت این دنیا تمام و کمال رو اصول و حساب بوده , و خدای عزیز , راه و رسم آدمیت رو جلوی چشم هر بنی بشری قرار داده .
فقط کافیه چشمامون رو بیشتر باز کنیم و اطرافمون رو بهتر ببینیم . این بهترین راه برای پیشرفت تو هر زمینه ای میتونه باشه .
البته این نظر منه , و ممکنه درست و یا غلط باشه .
به هر حال برای من خیلی جالبه که تو دنیای ما هر پدیده و حتی هر حیوانی نماد یک , خلق و خوی , خوب یا بده .
مورچه نماد سخت کوشی , شامپانزه نماد وفاداری , آسمان نماد عطوفت , کوه نماد استقامت و آب نماد پاکی و . . .
من خودم به نوبه ی خودم سعی میکنم از این الگو ها به بهترین شکل استفاده کنم .
و از خدا میخوام که فکر و ذهن منو برای شناخت خودش پویاتر از قبل کنه .
(البته این و دو سه تا مطلب قبلی رو پارسال نوشته بودم و تو اون یکی وبلاگم بود که حالا دارم انتقال میدم اینجا )