میگم تا چشت در آد

نتایج نظرسنجی ها در قسمت شناسنامه

میگم تا چشت در آد

نتایج نظرسنجی ها در قسمت شناسنامه

مفهوم خوشبختی

شاید خوشبختی داشتن یه دوست واقعی باشه

 شاید یه فیلم دیدن ساده با یه دوست خوب باشه

 شاید یه قدم زدن ساده تو خیابون باشه

 شاید خوشبختی یه اس ام اس ساده ی یه کلمه ای باشه .

 شاید خریدن یه عطر خوشبو باشه

 شاید مفهوم خوشبختی یه مکالمه ی تلفنی کوتاه یا بلند با یه دوست باشه

 شاید خوشبختی برخورد های روزمره با اطرافیان باشه

 شاید ، شاید کل خوشبختی یه لبخند باشه

 شاید خرید یه لباس نو باشه 

شاید یه کمک ساده به یه نیازمند باشه

 شاید داشتن یه حیوون خونگی یا حتی گل و کاکتوس باشه

 شاید مفهموم خوشبختی گرفتن یه نمره ی 20 باشه

 شایدخوشبختی خوردن غذای مورد علاقت باشه 

شاید گوش کردن به موزیک مورد علاقت باشه

 شاید خوشبختی خریدن یه دکوری کوچیک و قشنگ باشه

 شاید خوشبختی، تحسین شدن تو زمینه ی مورد علاقت باشه

 شاید خوشبختی پیروزی تیم مورد علاقت باشه 

شاید خوشبختی همون احساس زیبایی کردن جلوی آینه باشه

 و شاید حتی انجام بازی ای باشه که توش مهارت داری

و شاید خوشبختی همین روزها و هفته ها و ماه ها باشه  

شاید ها و شایدها و شایدهای بسیار , ولی مطمئنا خوشبختی همون احساس شاد بودنه که این حس مدیون شایدهای ماست , خوشبختی اونقدرم دور نیست


نظرات 5 + ارسال نظر
داستان قصه رمان مذهبی سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 00:59 http://way.blogfa.com

رمان مذهبی دومین فرستاده امام حسین قیس بن مسهر صیداوی

http://way.blogfa.com/post/23

لشکر بن زیاد به فرماندهی بن تمیم در سدد دستگیری قیس بن مٌسهر صَیداوی شدند.
زمانیکه قیس به قادسیه رسید، متوجه کمین بن تمیم شد، قیس همراه خود نامه ایی محرمانه
از امام حسین د اشت، و این نامه تحت هیچ شرایطی نباید بدست دشمن افتاده و خوانده میشد
زیرا امام حسین اسامی افراد خاصی را در ان نامه قید کرده بود، که در صورت فاش شدن نامه
ان اشخاص دستگیر و به شهادت می رسیدند.

قیس بن مٌسهر صَیداوی مردی شجاع و باایمانی بود، با اینکه خود را در کمند سپاه
بن تمیم دید و می دانست اندکی بعد دستگیر می شود، خیلی سریع و بدون هراس نامه
امام حسین را از بین برد، تا نامه منچنان سر بمهر و محرمانه باقی بماند.
وقتی سربازان بن تمیم قیس را دستگیر کردند، قیس نامه را از بین برده بود، سربازها قیس را
نزد بن تمیم بردند و گزارش نابود سازی نامه را به او رساندند.

بن تمیم از قیس پرسید: برای چی نامه را از بین بردی، مگر مضمون ان نامه چه بود که سعی
به پرده پوشی کردی.
قیس شجاعانه و بدون خوف از بن تمیم به او گفت: نامه ای سری از طرف امام حسین بود
که نمی بایست توسط دشمن خوانده شود، برای اینکه نامه بدست فرومایه ای چون تو خوانده
نشود، ان را از بین بردم.

منتظر حضورتان گرمتان و نظر قشنگتان هستم
موفق باشی

قیچی چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 18:31

این پست فوق العاده بوود. شاید بهترین پستت محمد.
خوشبختی، سلامت بودن در کنار دوستان هست.

مرسی حسین جون
واقعا اینا حرف دلم بود

سعیده جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 13:37

عالیییییییییییییییییی بود

ممنون

تینا جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 20:05 http://darone-man.blogsky.com

خوشبختی فاصله یِ این بدبختی تا بدبختی ِ بعدیه :|
چارلی چاپلین :دی

واقعا . عجب حرف باحالی زده

iu91/مینا سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:18 http://iu91.blogfa.com/

سلام دوست عزیز
وبلاگ خوبی دارید
اگ موافق باشید خوشحال میشم تبادل لینک کنیم.
سپاس

سلام ممنون از حضورتون . بله حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد