شب هنگام
دلتنگش شدم
آسمان را بوسیدم
باران گرفت
بی چتر زیر باران
هر قطره ی باران را بوسه ای پنداشتم
قدم قدم
دستی که انگشتانش به جای انگشتانت با سیگار عشق بازی میکرد
نگاهی که به زمین خیره شده و انعکاس نور زرد رنگ چراغ برق را روی آسفالت آغشته به باران دنبال می کند .
قدم هایی که هر لحظه سریعتر می شود
و زمزمه ی روی لب های من
من و من , ما نمیشود .
وقتی آخرین پست حسین رو دیدم یهو فازش اومد
در حالی که ساعت از ۲ شب هم رد شده از خونه می زنه بیرون و سیگارشو روشن میکنه . خش خش زرورقهای آویزون از در و دیوار که باد به حرکتشون در میاره تنها صدای حاکم بر کوچه است . درحالی که چشماش به خاطر معشوقه اش تر شده لبخندی به روی لبهاش میشینه . مدت هاست منتظر مونده تا جوابی بشنوه , اما ...
اما تنها جواب اینه , منتظر باش ...
درد بزرگ انتظار رو نمیدونست که تا کی باید تحمل کنه .
کبوتر های خانه بی قرارند
به شوقت لحظه هارا میشمارند
پرستوی دلم در حال کوچ است
جهان بی تو برایم هیچ و پوچ است
آقاجون تولدت مبارک ...
پیشاپیش نیمه ی شعبان بر همگی مبارک
سلام دوستان
هیچ چیز تو دنیا به اندازه ی دلهره ی شیرینی که هنگام حرکت به سمت هدفتون تو دلتون شروع به رقصیدن میکنه , زیبا نیست . چشماتون رو میبندید , ریسک میکنید و به سمت هدفتون حرکت میکنید . حتی ممکنه به شکست هم فکر کرده باشید ولی باز هم اشتیاق رفتن دارید .
چشمانت را ببند و آغاز کن . هیچوقت دیر نیست دوست من .
جدا از هر نتیجه ای جزم کردن عزم برای شروع یک حرکت نو رو دوست دارم .
تو این چند وقتی که نبودم یه مقاله راجع به تیم چلسی قبل از فینال لیگ قهرمانان برای سایت گل نوشتم . اگه دوست داشتید میتونید اینجا ملاحظه کنید .
در آخر از همه ی دوستای گلم بابت غیبت های مکرر عذر خواهی میکنم .
راستی دوستان کودکان سرطانی رو فراموش نکنیم . شاید اونها هم اهدافی تو زندگیشون داشته باشن . دانشگاه , ورزش , ازدواج و خیلی چیزای دیگه .
بیایید این کودکان رو هم در دلهره های زیبامون سهیم کنیم .