میگم تا چشت در آد

نتایج نظرسنجی ها در قسمت شناسنامه

میگم تا چشت در آد

نتایج نظرسنجی ها در قسمت شناسنامه

تلفن

 گوشی رو بردار که میخوام فاصله رو گریه کنم

گوشی رو بردار خسته از بوق های این تلفنم

گوشی رو بردار که بگم خاطره هام کهنه شدن
نباید اینجوری میشد قصه عشق تو و من
گوشی رو بردار تا بگم تا ته خط خرابتم
هنوز کنار این سکوت منتظر جوابتم
صدای زنگ تلفن میگه منو یادت میاد
من همونم که عمرم رو
چشمای تو داده به باد
صدای زنگ تلفن
می پرسه سهم من کجاست
گناه این در به دری
به گردن کدوم ماست؟
گوشی رو بردار که می خوام باز با خودم حرف بزنم
تو که میدونی این ور
زنگای نصف شب منم
گوشی رو بردار تا بگم
دلم بازم تنگه برات
بزار هوای خونمون تازه شه از رنگ صدات
یه تلفن گریه دارم
یه عالمه حرف حساب
خودت بگو که این سؤال تا کی می مونه بی جواب

بدون شرح

 

برگرفته شده از وبلاگ armanreza.blogsky.com        

ادامه مطلب ...

فرهنگ , واژه ای غریب در جامعه

دوستان عزیز سلام 

اول از همه بگم , خدای نکرده قصد جسارت و توهین به شخص خاصی رو ندارم , و فقط می خوام یه ذره از درد دل رو کم کنم . یه وقت به خودتون نگیرید . 

حقیقتش دیگه خسته شدم از این همه فقر فرهنگ تو جامعه . همش دوست دارم یه یا علی بگم و این مردم رو با همه خوبی ها (!) و بدیها ول کنم و برم جایی که درصد جماعت ایرانی به صفر میل کنه . اگه حرف منو قبول ندارید به مسائل پایین توجه کنید , بلکه بهم حق بدین . 

۱- تماشای دعوا در خیابان : در این نکته لازم به ذکر است که آخرین اقوامی (غیر از ایرانیان غیور) 

که از خود برای اینگونه مجادله ها شور و هیجان نشان میدادند پس از عصر گلادیاتورها در یونان منقرض شدند . همه ی شما بارها , جنگ لفظی و فیزیکی دو نفری که شاید از فرط خستگی کم حوصله باشند رو از نزدیک ملاحظه کردید . اما نکته قابل توجه , حضور افراد در میدان برای مشاهده و در پاره ای از اوقات تشویق دو گلادیاتور است .  

۲ - دید زدن , هیز بازی (به صورت کاملا تابلو) : دیگه لازم به توضیح نیست , یه جورایی خیلیا عادت کردن تا هر کس و ناکسی که از کنارشون رد میشه رو بی نصیب از دید زدناشون نکنن . 

مطمئنا این باعث معذب شدن اون دختر بنده خدا میشه که نمی تونه بیشتر از فرهنگ پایین جامعه عمل کنه و یه جورایی مجبور میشه , به قولی واسه مردم زندگی کنه , نه واسه خودش .  

۳-در برخورد های چشم تو چشم , فرد بازنده مستحق دریافت فحش خوار و مادر است !!

بعضیا فکر می کنن که باید به چشمای هر کسی که از جلوشون رد میشه ذل بزنن , آخه از نظر اونا این باعث به رخ کشیدن قدرت بازو و هیبت مردانه است . ولی به سختی در اشتباه اند , چون این حرکت نمایانگر فقر فرهنگی و کمبود عقل در فرد خاطی است .  

۴-بعضی از بانوان محترم , آقایان رو با ابلیس اشتباه گرفتن . واسه خودم بارها پیش اومده که , در حالی که خیلی دیرم شده بود , از خانمی آدرس خواستم , ولی ایشون با اعوذ بالله و استغفرالله ازم دور شد . برداشت من از این برخورد اینه که مطمئنا خود حضرت خانوم و خانواده محترمشون از هم کلامی با هر جنس مخالفی , مقاصد شوم و ناپسندی دارن . 

 

۵-به رخ کشیدن خبط ها و گناه های یکدیگر (به عنوان زرنگی) : مواردی از قبیل دور زدن و پیچوندن شخصی که شاید به نوعی عاشق اونها شده باشه . از قبیل رعایت نکردن قوانین . از قبیل مزاحمت برای اشخاص و گاهی اوقات حتی پلیس . 

 

۶-بعضی از آقایان و گاهی اوقات خانوم ها هم که کوچه و خیابون رو با سطل آشغال اشتباه گرفتن . بابا این خود بی فرهنگیه به خدا . 

 

چند تا از این قبیل نکاتو اینجا گفتم . چندتایی هم از قلم جا افتاد . به هر حال شاید به مزاج بعضیا خوش نیومده باشه , نمیگم تا چشت در آد , میگم یه ذره ملاحظه همشهریات رو بکنی . به خدا چیز زیادی نیست . 

گمشو

یه خنده بهم کرد و با مهربونی در گوشم گفت : گمشو

سال ۸۹ غم انگیز ترین سال برای هنر ایران

داشتم فکر میکردم که این سال ۸۹ عجب سال گندی بود واسمون. هر چی هنرمند دوست داشتنی بود رو از دست دادیم . رضا کرم رضایی , محمود بنفشه خواه , کیومرث ملک مطیعی , حمیده خیرآبادی , محمود بهرامی , جهان قشقایی و حالا استاد نوری . 

ای کاش زودتر این سال تموم شه که جز حسرت واسه خودمون و دلتنگی واسه دوری هنرمندامون چیزی نداشته .  

یادشون گرامی , روحشون شاد . همین

فرق اخبارگوهای ایران و آلمان

 

 

 

البته مازیار ناظمی از معدود اخبارگو های با شعور صدا و سیماست .ولی خب . . .  

به عکس زیر نگاه کنید تا مطلبو دریابید .