میگم تا چشت در آد

نتایج نظرسنجی ها در قسمت شناسنامه

میگم تا چشت در آد

نتایج نظرسنجی ها در قسمت شناسنامه

.............

درسته که یه وقتایی لازم میدونی یه حرفایی رو بگی 

ولی لزومی نداره که اون حرف حتما شنیده شه .  

بعضی وقتا هم یه حرفایی رو دوست نداری بگی 

ولی باور داشته باش که اون حرفا باید شنیده شه .


 گاهی وقتا باید بعضی اشتباهاتی که مرتکب شدی رو برای خودت نگه داری و اونارو بازگو نکنی و در عوض سعی در جبران اون داشته باشی .  

شاید طرف مقابلت اینجوری راحتتر باشه . 


amores perros

سلام دوستان

در راستای به قلم در آوردن برخی علایق و سلایقم امروز قصد دارم تا از فیلمی بنویسم که تا امروز بعد از چند بار دیدن , هنوز برام تازگی داره .

فیلم عشق سگی (amores perros) نوشته ی گیلرمو آریاگا و با کارگردانی ایناریتو و بازی فوق العاده ی گائل گارسیا برنال و امیلیو اِچِوریا ساخته ی سینمای مکزیک بدون شک بهترین فیلمی است که تا به امروز دیدم . کارگردانی خاص و فیلم برداری به روی دست که از ابتکارات ایناریتو است زیباییِ دو چندانی به این شاهکار داده است .

وقوع یک تصادف و درگیر شدن 3 نفر با این حادثه , 3 اپیزود را در این فیلم خلق میکند که آغاز و پایانی پر معنی و عمق دار را در طول فیلم ایجاد میکند .

از نظر من جالب ترین شخصیت این داستان را اچِوِریا در نقش پیرمردی کولی و دوره گرد اجرا میکند . برخورد مردی خشن و آدمکش با مسائل عاطفی و خانوادگی , نقش بسیار سختی بود که الچیوو آنرا به بهترین شکل ممکن بازی کرد .

پیشنهاد میکنم این فیلم رو از دست ندید . علاوه بر این فیلم , بابِل رو هم که ساخته ی همین کارگردان یعنی ایناریتو است نیز بهتون توصیه میکنم .


http://s2.picofile.com/file/7217055692/l_245712_4123000b.jpg


رنگو (rango)

سلام دوستان

انیمیشن از اون دسته چیزایه که برای قشر خردسال و کودک ساخته میشه ولی استفاده ی بهتر رو بزرگترا میکنن . یکی از بهترین تفریحات من و مهدی و مهران , تهیه ی انیمیشن های روز و تماشای اونهاست . آخرین انیمیشنی که دیدیم مربوط میشد به آفتاب پرستی به نام رنگو (rango) که داخل آکواریوم زندگی میکرد و طی یک سری ماجرا سر از شهری به نام خشک آباد در میاره و درگیر سوالی میشه که در طول فیلم بارها از خودش میپرسه . من کی ام ؟ و در جواب به خودش این رو میگه که : من هر کسی میتونم باشم .
برخورد این آفتاب پرست با تضاد بین زندگی انفرادی و زندگی اجتماعی از نکات جالب این فیلمه . تبدیل شدن رنگو به قهرمان شهر و مشکلاتی که به این خاطر سر راهش سبز میشن داستانی است که باید دید و لذت برد . داستان جالب به همراه شخصیت پردازی فوق العاده نمره ی بسیار بالایی از آن دست اندرکاران این انیمیشن میکنه و این فیلم رو در زمره ی انیمیشن هایی از جمله : داستان اسباب بازی (toy story) و عصر یخبندان (ice age) و وال ای (wall e) قرار میده .

اگه اهل انیمیشن هستید حتما رنگو رو ببینید .


http://s2.picofile.com/file/7209144515/rango.jpg




عاملین پیروزی و شکست

آیا تا به حال اینگونه به این ماجرا پرداخته اید که ,

پیروزیِ ما یعنی شکستِ فرد یا افرادِ دیگر . 

می توان اینگونه برداشت کرد که تمام موفقیت های ما برابر است با نافرجامی شخصی دیگر در دستیابی به هدف و یا اهدافش . 

 

محرم و بالا رفتن ها

تو محرم چنتا چیز بالا میره .

یه سری دست واسه سینه زدن

یه سری هم زنجیر برای زنجیر زدن

و اما نکته ی جالب 

یه سری چیزای دیگه هم میره بالا

یه سری مو برای مخ زدن

یه سری هم مانتو برای شماره گرفتن

و البته در مرحله ی بعدی صدای سیستم ماشین واسه کلاس گذاشتن و دو هزار البته باز هم مخ زدن

 چشت درآد نکن اینکارو



داستان من , داستان تو

سلام دوستان

در هر قصه ای موجودیت دو شخصیت بر همه کس واضح و مبرهن است . اول شخصیت خوب داستان و در ثانی شخصیت بد داستان  . 

در داستان هایی که زندگی و سرنوشت ما را رقم میزند , افراد زیادی دخیل هستند . افرادی که گاها در نقش قهرمان و بعضا در لباس دشمن و یا در کلام بهتر آدم بده ی داستان ظاهر می شوند.

اما بحث اصلی اینجاست , که تشخیص مثبت و منفی در اینگونه موارد به چه شکل است ؟

آیا کسی که در قصه ی ما رفتاری علیه انتظارمان داشت , هر چند که به حق و به جا بود , در جایگاه انسان بد باید تلقی شود ؟

مسلما تشخیص این قضیه برای شخصی که طرفی از ماجرا را دارد بسیار سخت و شاید برای افرادی غرورشکن باشد . اما چاره چیست ؟

اولین چاره ای که به ذهن من رسید این بود که ماجرای زندگیمان را در ذهن خود به صورت فیلم سینمایی در آورده و سپس به آن از دید یک مخاطب پرداخت . همه ی ما هنر بالایی در تشخیص شخصیت افراد در فیلمها و سریالها داریم , پس مطمئنا باید در چاره جویی موفق باشیم .

فراموش نکنیم که شخصیت بد قصه ی ما , بهترین شخصیت ماجراهای خودش است .

و در آخر , تا به حال به این فکر کردید که در داستانهای چند نفر , نقش بد را ایفا میکنید ؟

اگر تو عاشقی

اگر تو عاشقی غم را رها کــــن             عروسی بین و ماتم را رها کن

تو دریا باش و کشتی را برانداز             تو عالم باش و عالم را رها کن

اگر خواهی مرا مِی در هوا کن              وگر سیری ز من رفتم رها کن

بده مِی گر ننوشم بر سرم ریــز             وگـــــــر نیکو نگفتم ماجرا کن

اشتباه

منم می دونم که کارم اشتباهه

اصلا چون اشتباهه می خوام انجامش بدم

چون فقط اینجوری مطمئن میشم که کارم اشتباهه

و الا تا آخر عمرم هیچوقت نمی فهمم که اینکار اشتباهه یا نه

اشتباه بزرگتر اینه که اون اشتباه رو مرتکب نشم

من اشتباه کردن رو دوست دارم , چون بعد هر اشتباه جایزه ای به نام تجربه بهت تعلق می گیره .

من اشتباه میکنم چون اشتباه کردن آدم رو کامل می کنه .

کسی که اشتباه نکنه فرق اشتباه و غیر اشتباه رو همیشه اشتباه میکنه

پس دوست من اگه یه روزی اشتباه کردی , هر چقدرم که اشتباهت بزرگ بود , نا امید نشو .

ما زاده شدیم تا اشتباه کنیم 

....برگرفته از دیالوگ تد و لیلی.....



 راستی یکی از دوستای عزیزم که هم خونه ایم هم هست به تازگی به جمع ما پیوست و با وبلاگ آرزوهای کرایه ای در خدمت شماست .